فرهنگ ایران باستان به عنوان تمدنی بزرگ در سرتاسر خاور نزدیک و فراتر از آن، برای بیش از هزارسال و از تاریخ ۵۵۰ تا ۶۵۱ پیش از میلاد مسیح شناخته میشود. بسیاری دیگر از ابعاد فرهنگ ایرانیان نیز به الهام بخشیدن به سایرین تا به امروز ادامه داشته است.
اولین حکومت مقتدر ایران، هخامنشیان بودند (۵۵۰ تا ۳۳۰ پیش از میلاد) که به دست اسکندر کبیر سقوط کردند و پس از مرگ وی، این منطقه توسط امپراطوری هلنیک سلوکی (۳۱۲ تا ۶۳ پیش از میلاد)، که به دست یکی از ژنرالهای اسکندر به نام سلوکوس نیکاتور اول تاسیس شده بود، اداره میشد.
فرهنگ پارسی پس از سلوکیان هم ادامه یافت و کمی بعدتر و به پاس خیزش امپراتوری پارتیان (۲۴۷ تا ۲۲۴ پیش از میلاد)، فرهنگ غالب شد و طی سلسله ساسانیان (۶۵۱ تا ۲۲۴ پیش از میلاد) به اوج خود رسید تا اینکه توسط اعراب اشغال شد.
مطالب مرتبط:
- حقایقی جذاب درباره تاریخ فناوری؛ از نام گذاری گوگل تا تبلیغات اپل
- ۱۱ حقیقت در مورد مصر باستان که احتمالاً نمی دانید
از روزهای اولیه سلسله هخامنشیان تا روزهای آخر ساسانیان، ایرانیان تعداد زیادی از مفاهیم عالی را در نوآوریها و اختراعات به همگان معرفی کردند که امروزه دست کم گرفته میشوند و یا به طور کلی منشا آنها فراموش شده است. مفاهیم و رسومی مانند مراقبت از حیوانات، اختراع یخچال و تهویه هوا، فنون نظامی جدید و بسیاری دیگر از ابعاد زندگی مدرن، توسط ایرانیان ساخته یا توسعه داده شدهاند.
طریقی که ایرانیان برای انتقال تاریخ خود پیش گرفته بودند، انتقال تاریخ به شیوه شفاهی بود، هرچند که بسیاری از تاریخ آنها تا دوره ساسانیان، توسط دیگران به ما رسیده است.
بخش بزرگی از تمامی مکتوبات زمان هخامنشیان توسط اسکندر کبیر و هنگامی که وی پایتخت ایران یعنی تخت جمشید پرسپولیس را در سال ۳۳۰ پیش از میلاد به آتش کشید، از بین رفت و پارتیان شیوه انتقال شفاهی که توسط نیاکان آنها انجام میشد را از سر گرفتند. از این روی، بخش عظیمی از تاریخ ایرانیان باستان توسط یونانیان و بعدتر توسط رمیها نوشته و نگهداری شد.
لازم به ذکر است که این نویسندگان فرهنگ ایران را همیشه به درستی نشان ندادهاند اما حداقل برای ما اطلاعات کافی فراهم کردهاند که در کنار شواهد باستان شناسی به دست آمده و چیزی که از خود منابع ایرانیان باقی مانده است، میتوان به قدرت و بینش فرهنگ آنها و میراث ماندگارشان پی برد.
در ادامه این مطلب ده مورد از خدمات ایرانیان به بشریت و حقایق تاریخی مربوط به آنان را تهیه کردهایم که متاسفانه بشر عصر مدرن اکثر اوقات آنها را نادیده میگیرد و یا صرفاً ناشناخته هستند. توجه کنید که این ۱۰ مورد تنها برخی از دستاوردهای قابل توجه ایران باستان و تنها ذرهای از دستاوردهای عظیم ایرانیان در طول تاریخ این سرزمین شکوهمند هستند.
پرژیا (Persia – پرشیا) نام یونانی ایران است
نام اصلی ایران، آریانام بود (طبق گفته اوستا، کتاب مقدس ایرانیان)، همچنین نامهای اِران و ایرانیا نیز به معنی سرزمین آریاییان است که به قبایل اولیه آریاییای که در زمانی حدود هزاره سوم پیش از میلاد در این مکان مستقر شدند، اشاره دارد. آریایی، به معنای شریف، نجیب و یا انسان آزاده بوده که به گروهی از افراد و نه صرفاً ملیت خاصی، اطلاق میشده است. یکی از این قبایل آریایی در منطقه پرسیس (یا پارسا، که استان فارس امروزی است) مستقر شد و از این روی، هرودوت (۴۸۴ تا ۴۲۵ پیش از میلاد) آنان را پرژین نامید.
پس از هرودوت نیز سایر تاریخدانان رومی از وی پیروی کردند و از این روی، در غرب از ایرانیان باستان با این نام یاد میشود. این منطقه تا قرن ۲۰ام میلادی و تا سال ۱۹۳۵ میلادی با نام پرژیا شناخته میشد تا اینکه دولت ایران در آن سال پیشنهاد آلمان نازی (که با هم روابط دیپلماتیک بسیار قوی داشتند) را قبول کرد و به صورت رسمی از جامعه جهانی خواست تا از این پس با نام ایران خوانده شود تا با تصور نازیها از مفهوم آریایی بودن همسو شود. در آآن زمان رضاشاه، پادشاه ایران بود.
البته ایران باستان هنوز هم در جوامع غربی با نام پرژیا شناخته میشود، آنهم تنها به خاطر اینکه مورخان غربی به استفاده از این عبارت ادامه دادند و این دلیل که این عبارت تاریخ گذشته منطقه را از تاریخ مدرن آن جدا میکند.
ابداع اولین یخچال، آسیاب و سیستم تهویه هوا
ایرانیان اولین یخچال را ساخته یا توسعه دادهاند. این سازه که به صورت یک گنبد و از گل ساخته شده بود، برای انبار کردن یخ استفاده میشد اما پس از مدتی، از آن به عنوان مکانی برای خنک نگه داشتن غذا بهرهبرداری شد. اختراع یخچال معمولا به دوره اولین پادشاه پارسی یعنی کوروش دوم (۵۵۰ تا ۵۲۰ پیش از میلاد) نسبت داده میشود اما در واقع پیش از این زمان و به دست پارسیان و یا مردم نزدیک ایلام ساخته شده است که برخی از مفاهیم و اختراعات را به فرهنگ پارسی ارائه کردهاند.
آسیاب نیز که بدون شک اختراع پارسیان است، حدود سال ۵۰۰ پیش از میلاد ساخته و به اختراع و توسعه سیستم تهویه که به عنوان بادگیر نیز شناخته میشود، منتهی شده است. بادگیر نیز ساختاری است که به بالای یک ساختمان متصل شده و هوای گرم را بالا میبرد و هوای خنک را پایین میآورد و دمای آن ساختمان را در آب و هوای گرم، متعادل نگه میدارد.
اعتقاد به سرنوشت
یکی دیگر از ابداعات پارسیان، که اکثر مواقع دیده نمیشود، مفهوم ادبی سرنوشتگرایی است که در عبارت لاتین Vitae summa brevis spem nos vetat incohare longam (طول کوتاه زندگی ما را از امید بقای طولانی باز میدارد) نیز به آن پرداخته شده است. این مفهوم در ابتدا به عنوان یکی از مسلکهای زردشتی که زروانی نام دارد، به وجود آمده است.
در زروانیت، از زروان به عنوان خدای زمان نامحدود یاد میشد و از آنجایی که کسی نمیتوانست در زمان دخالت و به هیچ نحوی سرنوشت دیگری را تغییر دهد، این سیستم اعتقادی به مفهوم سرنوشتگرایی انجامید. در این مفهوم فارغ از اینکه هر کس در طول عمرش چه کاری کرده است، نابودی اجنتاب ناپذیر هر فرد و طول عمر وی از پیش مشخص شده است.
در رباعیات شاعر پارسی، عمر خیام به جد به این موضوع پرداخته شده است اما پیش از وی نیز فردوسی در شاهنامه خود به این موضوع پرداخته بود و سپس پس از آنان، این موضوع توسط نویسندگان یونانی و رومی اتخاذ شد و تا به امروز ادامه یافته است.
به قطع یقین، در دوره معاصر این موضوع توسط خطی از این شعر که توسط ارنست داوسون، شاعر انگلیسی (۱۸۶۷ تا ۱۹۰۰ پس از میلاد) به نگارش در آمده، قابل رویت است: «روزهای شراب و گل رز ماندگار نیستند/ مسیر ما مدتی در یک رویای مه آلود به هم میرسد/ و سپس طی یک رویا پایان مییابد.» البته که این موضوع، اساس کار بسیاری از نوشتههای مشهور پیش و پس از داوسون را تشکیل داده است.
جشن زادروز (تولد) و دسر
تولد گرفتن به عنوان یک جشنواره و به افتخار تولد پادشاه برگزار میشد اما پارسیان این مفهوم را برای در بر گرفتن همگان گسترش داده و جشن تولد را ابداع کردند.
این جشنها حاوی غذاهای مخصوص بود که برای مهمان افتخاری آماده شده بودند و یک کیک با یک شمع روی آن که بلافاصله پس از اتمام غذا، صرف میشد. البته کیک به عنوان متغییری بود که بسته به نوع رویداد تغییر میکرد اما عمل میل کردن چیزهای شیرین یا هر نوع چیز دیگری پس از هر وعده شام، بین پارسیان بسیار متداول بود.
نویسندگان یونانی ایرانیان را به خاطر این عمل نقد میکردند اما از سوی دیگر پارسیان نیز یونانیان را به خاطر ارزش قائل نشدن و بها ندادن به دسر، بیفرهنگ میشماردند. در فرهنگ پارسیان، جشن زادروز و مفهوم دسر هر دو روی لذت بردن از زندگی تا زمانی که انسان زنده است و بزم و شادی در هر روز زندگی تاکید دارد.
حقوق بالای زنان ایرانی در جهان باستان
هیچ بحثی راجع به حقوق والاتر زنان ایرانی نسبت به سایر فرهنگهای باستان (جز مصر) وجود ندارد. با بانوان اشرافی با حداکثر احترام برخورد میشد و زنان مردان طبقات اجتماعی فروتر، با استناد به متون خزانهداری زمان داریوش یکم (۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد) در ازای کار یکسان، حقوق یکسانی نیز دریافت میکردند.
زنان میتوانستند در محل کار بر کار مردان نظارت کنند و از زنانی که استعدادهای خاص داشتند و در کارهای اجرایی ماهر بودند، به عنوان آراشارا (رئیس بزرگ) یاد میشد.
زنان همچنین حق مالکیت داشتند و در ارتش نیز خدمت میکردند. طبق اسناد، زنان در ارتش به درجات افسری و در درجات بالاتر در محضر پادشاه خدمت میکردند. پرطرفدارترین الهه دین ایرانیان باستان، آناهیتا بود که بعدها که ایرانیان دین یگانه پرستانهی زردشت را برگزیدند، به عنوان یک بعد از خداوند (اهورا مزدا) مورد ستایش و تکریم قرار داشت.
یگانه پرستی و احترام به سایر ادیان
دین ایرانیان باستان چندخدایی بود و خدایان بسیاری را میپرستیدند که تحت سرپرستی اهورا مزدا (خداوند دانایی) بودند، تا این که پیامبر زردشت (۱۵۰۰ تا ۱۰۰۰ پیش از میلاد) مفهوم یگانه پرستی را به همگان معرفی نمود.
هرچند ساختار یگانه پرستی توسط یکی از فرعونهای مصر به نام آخناتن (۱۵۳ تا ۱۳۳۶ پیش از میلاد) نیز پذیرفت شده بود، زردشت همان مفهوم را متسلاً در رویا دید و آنقدر محکم آن را پایهگذاری کرد که از آن زمان تا به حال دوام آورده است.
دین زردشت دینهای چند خدایی سابق را به عنوان یک دین یگانهپرستانه قالب ریزی کرده است، از این رو خدایان و الهههای پیشین ایرانیان، به صورت تجلیای از اهورا مزدا در آمد که مردم را به پیروی از سه دستور ساده ولی بسیار کارآمد و منطقی تشویق میکرد؛ پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک. این دین در دستورات خود اینطور امر میکرد که مردم از این سه اصل پیروی کند تا به درجات بالاتری از انسانیت دست یابند.
هرچند ایرانیان فکر میکردند که وحی حقیقی را از خداوند دریافت کرده بودند، با اینحال هرگز سبب آزار و اذیت افراد دیگر با ادیان متفاوت نمیشدند و تمامی ادیان در طول هر سه امپراطوری ایرانیان محترم شمرده میشدند.
حقیقت به عنوان والاترین ارزش
یکی از فاکتورهای موثر در این احترام و پذیرش ادیان توسط ایرانیان، ارزش شماره یک فرهنگی ایرانیان یعنی ارج نهادن حقیقت و راستگویی بود. حقیقت آنقدر در فرهنگ ایرانی حیاتی بود که سربازان پیش از شروع خدمت به سرزمینشان به آن قسم میخوردند و لغت فارسی حقیقت (اسا یا آرتا) در شماری از نامهای ایرانی وجود دارد. به عنوان مثال میتوان به اردشیر اشاره کرد که نام سه تا از پادشاهان سلسله هخامنشی بود.
نویسندگان یونانی که معمولاً با ارزشهای ایرانیان خصومت داشتند، آنان را در این زمینه میستودند و متذکر میشدند که ایرانیان از دروغگویان و بدهکاران متنفر هستند چرا که معتقد بودند کسی که بدهکار است، برای اجتناب کردن از بازپس دادن قرض خود مایل به دروغ گفتن میشود.
نسخه ایرانی جهنم به عنوان خانه دروغها شناخته میشد و سه طبقه داشت: پایینترین و تاریک ترین طبقه آن برای بدترین گناهکاران بود، یعنی کسانی که علیرغم سایر تخلفات خود بیشتر از بقیه نیز دروغ گفته بودند.
همچنین ایرانیان با وجود این باور که دینشان بر حق است، هیچوقت نیاز به تحمیل آن بر دیگران را احساس نمیکردند، چرا که اعتقاد داشتند مردم خودشان درستی دین زردشت را درک کرده و آن را میپذیرند. اگر کسی ایمان نیاورد هم مسئله مهمی نبود زیرا اعتقاد بر این بود که ارواح متخلفان تنها برای مدت محدودی پیش از بازگشت به سوی اهورا مزدا در زندگی پس از مرگ مجازات میشوند.
ابتکارات و نوآوریهای نظامی
واحدهای نظامی و هنگها یک اختراع انجام شده توسط مادها در زمان پادشاه هووخشتره (۶۲۵ تا ۵۸۵ پیش از میلاد) بود اما کوروش کبیر این مدل را اصلاح کرد. کورورش کبیر ارتش را برپایه سیستم دهدهی سازماندهی کرد که هر واحد شامل ۱۰ نفر بود؛ هر ده مرد برابر با یک دسته بود، هر ده دسته برابر با یک گردان بود، هر ده گردان برابر با یک لشکر بود و هر ده لشکر برابر با یک سپاه بود.
جهتتمایز قائل شدن بین واحدهای نظامی، ایرانیان یونیفرمهایی با رنگهای متفاوت (شامل زرد، آبی و بنفش) را اختیار کردند و سیگنالهایی برای مکالمه بین سپاهیانشان به وجود آوردند.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، زنان نیز میتوانستند در ارتش خدمت کنند و برخی از این زنان مشهور عبارتند از آرتونیس (۵۴۰ تا ۵۰۰ ژیش از میلاد)، پانتهآ ارتشبد (که تحت فرمان کوروش کبیر خدمت میکرد) و در پدید آوردن واحد نظامی ۱۰ هزار نفره سرآندی که سپاه جاویدان نام داشت، کمک بسیاری کرد. نهایتاً به آرتمیس اول میرسیم که به خاطر شجاعت در نبرد سالامیس و در سال ۴۸۰ پیش از میلاد مسیح مشهور است.
تاکتیکهای نظامی؛ تصرف مصر با گربه
ایرانیان در تاکتیکهای جنگی نیز بسیار نوآور بودند. در سال ۵۲۵ پیش از میلاد، پادشاه کمبوجیه دوم ( ۵۳۰ تا ۵۲۲ پیش از میلاد) به مصر حمله کرد. هرودوت ادعا میکند که این اقدام به خاطر توهین یکی از فرعونهای مصر بوده اما احتمالاً او ذهنیت پیروی از سیاستهای کوروش بزرگ را داشته است. وی در شهر مستحکم پلیسیوم متوقف شد و میدانست که بدون تلفات زیاد قادر به پیشروی نخواهد بود.
کمبوجیه کاملاً با فرهنگ مصریان آشنایی داشت و از علاقه زیاد آنها نسبت به حیوانات و مخصوصا گربهها آگاه بود و میدانست که میتوان از این مورد برای برتری جستن استفاده کرد.
وی به سربازانش دستور داد تصویر الهه مصری به نام باستت (که عمدتاً به عنوان یک گربه یا زنی با سر گربه به تصویر کشیده میشد) را روی سپرهایشان بکشند و حیوانات ولگرد را (از جمله گربهها) جمع آوری کرده و جلوی ارتش و به سوی شهر، به صف کنند.
در کمال تعجب، مصریان نیز در عوض بیاحترامی کردن به باستت و آسیب رساندن به حیوانات، تسلیم ایرانیان شدند و کمبوجیه دوم، مصر را به قلمرو هخامنشی افزود.
سیستم پست و بیمارستان
اولین سیستم به شدت پیشرفته پست توسط ایرانیان و تحت حاکمیت داریوش اول ابداع شد که در آن داریوش دستور به ساخت شبکهای از راهها برای افزایش سهولیت در سفرها داد و بعد هم سرویسی تاسیس کرد که در آن رانندگان میتوانستند پیامهایی را بین پایتختها و یا ایستگاهها جابهجا کنند.
این پیامرسانهای سواره در راه توقفگاههایی برای استراحت خود و اسبشان داشتند و آنقدر به ماموریت خود اهمیت میدادند که برای هیچ چیز دیگری توقف نمیکردند. هرودوت مورخ یونانی سیستم پستی ایرانیان را میستاید. این خطوط، اکنون شعار و اساس غیر رسمی سرویس پستی ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۱۴ هستند.
اولین بیمارستانها را هم ایرانیان تحت حاکمیت شاپور اول (۲۷۰ تا ۲۴۰ پس از میلاد مسیح) که آکادمی جندی شاپور را نیز پایهگذاری کرد، پدید آوردند. این آکادمی از متخصصان حوزه طب و دانشمندان همه ملل دعوت به همکاری میکرد و کمی بعدتر تحت حاکمیت شاه ساسانی، خسرو اول (۵۷۹ تا ۵۳۱ میلادی) به اولین بیمارستان آموزشی در دنیا تبدیل شد.
کلام آخر؛ ایرانیان، نمونهای از تمدنی شکوهمند
علاوه بر موارد بالا، ایرانیان همچنین جد گیتار را هم ابداع کردند که در واقع عمانساز تار دارشان که سهتار نام دارد، است. اختراع اولین سیستم آبیاری جهان که امروزه، هنوز هم برای حاصلخیز کردن زمینها به کار میرود، یکی دیگر از اختراعات ایران باستان است.
همانطور که میدانید ایرانیان در ادبیات هم سررشته داشتند و بسیاری از عبارتهای گذشته را تحت تاثیر قرار دادند. برای مثال این موارد شامل کلمه Paradise در انگلیسی میشود که از کلمه پری-دزا به معنای باغ گرفته شده است. صندل، پرده، قالی ایرانی، کلمه و مفهوم جادو و همچنین نام انگلیسی گلهای یاس بنفش و لاله نیز از کلمات ایرانی قرض گرفته شدهاند.
آنها همچنین چای را به عنوان نوشیدنیای که روزانه صرف میشود جا انداختند، استفاده از بخور در مراسم مذهبی و مراقبت و آموزش سگها و اسبها نیز از اقدامات ایرانیان هستند. به این ترتیب احترام و رفتار مناسب با حیوانات یکی از اصول فرهنگ ایران باستان بود. سگها آنقدر توسط ایرانیان ارزشمند بودند که بخشی از سرنوشت هر فرد در آخرت، بنا به رفتار وی با سگها سنجیده میشد.
هنگامی که امپراطوری ساسانی در سال ۶۵۱ پس از میلاد به دست اعراب مسلمان سقوط کرد، در ابتدا فرهنگ آنها سرکوب و مراسم و رسومشان ممنوع شد. با این حال در آن زمان، فرهنگ ایرانیان توسط به سرتاسر خاور نزدیک و فراتر از آن گسترش یافته بود.
در قرن ۱۸ام میلادی، شاعران و محققان مشهور اروپایی به این فرهنگ علاقه نشان دادند و این موضوع به گستردهتر شدن فرهنگ نیاکان ما در غرب انجامید.
درحال حاضر دو تن از برجستهترین شاعران ایرانی که آثارشان بیشتر از سایر نویسندگان ایرانی خوانده شده است، رمی (۱۲۰۷ تا ۱۲۷۳ میلادی) و حافظ شیرازی ( ۱۳۱۵ تا ۱۳۹۰ میلادی) هستند. فرهنگ غنی ایرانی اکنون نیز به عنوان یکی از اساس تمدن جهان مدرن در نظر گرفته میشود. از این فرهنگ در بنیان گذاشتن قانونی اساسی ایالات متحده آمریکا کمک گرفته شد و امید است که ما نیز روزی به ارزشهای والای خود کاملاً واقف شویم.
18th November 24