برخی رازهای تاریخی هستند که ممکن است تا ابد سر به مهر باقی بمانند و هیچ وقت حل نشوند؛ از تاریخ تولد عیسی مسیح گرفته تا هویت جک قاتل و موقعیت مقبره کلئوپاترا. برخی مواقع، دلیل عدم قطعیتها این چنینی راز و رازهایی این است که مصالح استخراج شده مرتبط با این رازها گم شدهاند یا یک سایت باستانشناسی کاملاً نابود شده است.
سایر اوقات، دلیلاش این است که بسیار بعید است شواهد جدیدی به دست ما برسند یا شواهد به جای ماندهای وجود داشته باشند. اگر هم شواهدی جان سالم به در برده باشند، به احتمال زیاد گنگتر از آن هستند که بتوانند محققان را به نتیجهای برسانند.
نبود پاسخی برای این معماها، تنها ما را برای کشف راز آنها مشتاقتر میکند. در این مقاله، با وبسایت تکفارس همراه شوید تا نگاهی به 14 تا از پرسشهای تاریخیای که هنوز پاسخ قطعیای برایشان نداریم بیندازیم.
آیا شاه آرتور واقعا وجود داشته؟
داستان شاه آرتور طی 1000 سال اخیر بارها و بارها نقل شده است. کامِلات، پادشاهان میز گرد، مرلین جادوگر و شمشیر اکس کالیبور، همگی بخشهایی از روایت آرتور هستند.
هرچند اگر شاه آرتور واقعا وجود داشته، واقعیت احتمالاً نسبت به داستانها کمترجادویی بوده است. قدیمیترین اسناد موجود به قرن نهم بر میگردند و راجع به رهبری حرف میزنند (نه حتی پادشاه) که جنگهای متعددی را در مقابل ساکسونها جنگیده. البته حتی دقت این اسناد هم شک برانگیز هستند.
تعداد مکان در بریتانیا نیز وجود دارند که افسانهها آنها را به شاه آرتور ارتباط میدهند؛ مکانهایی مانند تینتاگل، منقطهای ساحلی که ظاهرا خانه شاه آرتور آنجا بوده . اما حفاریهای انجام شده تایید نکردند که آیا اصلا ارتور در این مکان زندگی میکرده یا حتی وجود داشته یا خیر. در نهایت نیز بعید ب ه نظر میرسد که محققان هرگز با اطمینان بتوانند بگویند که Hیا واقعا شاه Hرتوری وجو داشته یا مردی کاملاً خیالی بوده است.
جک قاتل که بود؟
در سال 1888، جک قاتل حداقل پنج زن را در لندن به قتل رساند و بدن آنها را مثله مثله کرد. تعدادی نامه وجود دارند که ظاهراً از طرف جک قاتل بودهاند و به پس از تلاشهای بسیار افسران پلیس برای پیدا کردن او، برای آنها ارسال شده بودهاند. البته اینکه آیا اصلا هیچکدام از نامهها توسط جک قاتل نوشته شدهاند یا خیر، در میان محققان مسئله بزرگی است. نام جک قاتل نیز برگرفته از این نامهها است.
از آنجایی که احتمالاً همه داستان او را شنیدهاند، احتمالاً نیازی نیست که اشاره کنیم جک قاتل هرگز پیدا نشد و طی سالها، افراد زیادی به عنوان کاندیدی برای جک قاتل انتخاب شدهاند. جان موریس در کتاب “جک قاتل: دستان یک زن” پیشنهاد میدهد که جک قاتل زنی به نام لیزی ویلیامز بوده است؛ اما سایر متخصصان جک قاتل راجع به آن شک دارند.
احتمال اینکه که هویت جک قاتل روزی فاش شود بسیار بسیار پایین است.
جیمی هافا کجاست؟
رئیس اتحادیه کامیون رانان که به خاطر دست داشتن در جرمهای سازمان یافته شناخته میشود، در Oakland County در ایالات میشیگان، در تاریخ 30 جولای سال 1975 ناپدید شد و در سال 1982 به طور قانونی مرده اعلام شد. هویت قاتلان و مکان دفن جسد او از جمله رازهایی هستند که هنوز ادامه دارند. پلیس و انسان شناسهای بسیاری مکانهای متعددی در دیترویت و اوکلند را گشتهاند و هیچ سرنخی گیر نیاوردهاند.
یکی از تئوریهای محبوب این بود که بدن هافا زیر استادیوم Giants در نیو جرسی دفن شده است. هرچند این تئوری هم درست از آب درنیامد. در 25 و 26ام اکتبر سال 2021، مامورین اِف بی آی به این مکان بازگشتند تا یک بررسی محیطی انجام دهد. این بررسی دنبالهای بر یک سری اعترافات دم مرگ از یک کارگر زبالهدانی بود که ادعا میکرد افرادی در سال 1975 او و پدرش را مجبور به دفن کردن بدن هافا در یک بشکه فولادی در زیر زبالهها کردهاند. ظاهرا این مامورین بشکه فولادی را پیدا نکردند.
یکی از سخنگویان اف بی آی در دیترویت به خبرگزاری گاردین گفته بود:
هیچ گونه شواهد ارزشمندی طی این جستجو پیدا نشد. با اینک ه ما فعلا هیچ علاقهای به جستجوی بیشتری در این مکان نداریم، اما اف بی آی به جستجو به دنبال هرگوونه سرنخ حیاتی در جهت تلاشهایمان برای ردیابی آقای هافا ادامه خواهد داد.
هویت قاتل او نیز هنوز نامشخص است. پیش از مرگ او در سال 2006، قاتلی به نام کولینسکی (با نام مستعار مرد یخی) ادعا کرد که جیمی عافا را کشته و جسد او را در یک زباله دانی دفن کرده است. نویسندهای به نام فیلیپ کارلو نیز پیش از مرگ کولینسکی، او را در زندان ملاقات کرد و کتابی راجع به اعترافات کولینسکی نوشت. پس از انتشار کتاب، تعدادی از افسرین پلیس در مصاحبههای خود در رسانهها، شک و تردید خود را نسبت به این اعترافات بیان کردند. پس از گذشت تمام این سالها، هر روز احتملا کشف جسد جیمی هافا کمتر و کمتر میشود و احتمالاً هرگز پیدا نشود.
مقبره کلئوپاترا کجاست؟
نویسندگان باستان ادعا میکنند که کلئوپاترای هفتم و معشوقه او، مارک آنتونی، پس از مرگ به همراه هم در مقبرهای در سال 30 پیش از میلاد مسیح در تابوتی دفن شدهاند. نویسندهای به نام پلوتارک (که از 45 الی 120 پس از میلاد میزیسته) نوشت هاست که مقبره او در کنار یکی از معابد آیسیس، الهه مصری باستان قرار گرفته و یادبودی زیبا و ارجمند بوده است که از طلا، نقره، یاقوت، مرواریدهای بسیار، آبنوس و عاج فیل پوشیده شده بوده است.
مکان مقبره نیز هنوز نامشخص است. در سال 2010، وزیر پیشین عتیقهجات مصر، زَهی هَواس، حفاریهایی در منطقهای در اسکندریه انجام داد که حاوی تعدادی مقبره بود که به زمان ساخت آنها به زمان حکمرانی کلئوپاترا باز میگردد که اکنون با نام تاپوسیریس ماگنا شناخته میشود. با اینکه کشفیات باستان شناسی بسیار جالبی به دست آمد، اما مقبره کلئوپاترا یکی از آنها نبود.باستان شناسان نیز اشاره کردند که حتی اگر مقبره کلئوپاترا تا به امروز بجان سالم به در برده باشد، به حتمال زیاد به شدت به چپاول رفته است و غیر قابل شناسایی است.
چه کسی جان اِف کِنِدی را کشت؟
این یکی به احتمال زیاد یکی از بزرگترین رازهای تاریخ آمریکا است که احتمالاً به گونهای که همگان راضی شوند، حل نخواهد شد. در تاریخ 22 نوامبر سال 1963، رئیس جمهور آمریکا، جان اف کندی، در دالاس توسط هاروی اوزوالد مورد شلیک گلوله قرار گرفت (البته خیلیها بر این باورند که او تنها شلیک کننده حاضر در صحنه نبوده است). در تاریخ 24 ناومبر و پیش از اینکه اوزوالد مورد محاکمه قرار بگیرد، به طرز مرگباری توسط جک روبی، صاحب یک کلوب شبانه به قتل رسید. روبی در تاریخ 3 ژانویه سال 1967 به علت سرطان ریه درگذشت.
تئوریای که به صورت گستردهتر مورد قبول عام قرار گرفته، آن است که اوزوالد جان اف کندی را با میل خودش کشته و روبی هم با میل خودش اوزوالد را کشته. روبی بیان کرده که انگیزهاش از این کار این بوده که زحمت و رنج ژاکلین کندی (همسر جان اف کندی) را برای آمدن به دادگاه کم کند. هرچند هنوز هم تعداد قابل توجهی از تاریخدانان خبره و تعدادی تاریخدان تازه کار وجود دارند که با این توضیح موافق نیستند و از زمان مرگ جان اف کندی، توضیحهای مختلف دیگری به عنوان جایگزینی توسط تاریخدانان ارائه شدهاند. با توجه به اینکه پدیدار شدن هرگونه شواهد جدید بعید است، رسیدن به یک نتیجه قطعی احتملاً هرگز ممکن نخواهد بود.
آیا سزاریون واقعاً پسر جولیوس سزار بود؟
در سال 47 پیش از میلاد مسیح، کلئوپاترای هفتم پسری به نام سزاریون به دنیا آورد و ادعا میکرد فرزند جولیوس سزار است. کلئوپاترا سزاریون را به عنوان همحکمران مصر در سال 44 پیش از میلاد معرفی کرد و نقاشیهای به جا مانده از آن دوران نیز نماینگر مادر و پسر در کنار هم هستند.
هرچند اینکه آیا واقعا این فرزند متعلق به جولیوس ساز بوده است یا نه، نامشخص است. سزار هیچوقت او را پسر خود ننامید. یکی از دوستان سزار، گایوس اوپیوس، حتی رسالهای نوشت که در آن این ادعای کلئوپاترا را رد میکرد. پس از شکست توسط اوکتاویان در سال 30 پیش از میلاد، کلئوپاترا خودکشی کرد و سزاریون نیز مدتی نه چندان بعدتر کشت هشد.
با توجه به عدم وجود هر گونه باقی ماندهای از جولیوس سزار یا سزاریون، احتمال اینکه محققان بتوانند با قطعیت تشخیص دهند که آیا او واقعا پسر سزار بوده یا نه، بسیار کم است.
آیا یک چاله پر از پول در جزیره اوک (Oak) وجود دارد؟
بیشتر از دو دهه است که داستانهای مختلفی پیرامون جزیره اوک وجود دارند. طبق این داستانها، این جزیره که در نووا اِسکاتیا در کانادا قرار دارد، چالهای پر از پول و گنجهای مدفون دارد که توسط دزد دریاییای به نام کاپیتان ویلیام کید (1645 الی 1701) در این جزیره رها شده است. طی این سالها، سفرهای میلیون دلاری متعددی انجام شدهاند و افراد زیادی به دنبال این گنج، جزیره را زیر و رو کردهاند، اما هیچ موفقیتی به دست نیامده است.
علیرغم قرنها جستجو، هنوز هیچ گنجی در جزیره اوک پیدا نشده است. هرچند حتی این عدم کسب موفقیت هم نتوانسته جلوی مردم را از سعی کردن برای پیدا کردن آن بگیرد. یکی از برنامههای کانال History، با نام “نفرین جزیره اوک” سفری در جستجوی این گنج را در دنیای مدرن دنبال میکند که فصل نهم آن در سال 2021 عرضه شد.
آیا گنج طومار برنزی واقعا وجود دارد؟
یکی دیگر از داستانهای مرتبط با گنج که احتمالاً هرگز هم حل نشود، کمی قدمت بیشتری دارد. در سال 1952، یک طومار مسی به همراه طومارهای دیگری توسط باستان شناسان در یک غار در منطقه کومران پیدا شده بود. همانطور که از نام آن بر میآید، این طومار روی مس حک شده است. این طومار حاوی گزارشاتی راجع به تعدادی بسیار گستردهای طلای مخفی و گنج نقره را در خود جای داده که مقدار آن آنقدر عجیب و زیاد است که برخی محققان معتقدند وجود آن غیرممکن است.
تاریخ پیدایش این طومار به بیش از 1900 سال و به زمانی باز میگردد که امپراطوری روم بر منطقه کومران حکمرانی میکرده است. در زمان نگارش این طومار، جنبشها و طغیانهایی علیه حکومت رومیها در این منطقه انجام شده است و دانشمندان نیز گمان میکنند این گنج برای جلوگیری رومیها به آن در جایی مخفی شده است. حالا اینکه این گنج واقعی بوده باشد، کجا پنهان شده باشد، آیا تا به حال پیدا شده و آیا هنوز هم تا به امروز وجود دارد، همگی از اسراری هستند که احتمالاً هیچگاه واقعیت آنها برملا نشود.
سرنوشت صندوقچه میثاق
در سال 587 پیش از میلاد، ارتش بابلیها تحت حکومت شاه نِبوچادنزار دوم، اورشلیم را تسخیر و غارت کردند و اولین معبد (First Temple) را نابود کردند؛ معبدی که توسط یهودیان برای ستایش خداوند به کار برده میشده است. این معبد حاوی صندوقچه میثاق (Ark of The Covenant) میباشد که حاوی لوحهای ده فرمان بوده است.
سنوشت صندوقچه میثاق نامشخص است. منباع باستان نشان میدهند که این صندوقچه یا به بابل حمل شده، یا پیش از تسخیر شهر، مخفی شده است. این امکان نیز وجود دارد که این صندوقچه هنگام حمله بابلیها و چپاول شهر، نابود شده باشد. در هر صورت، موقعیت این صندوقچه نامشخص است. از زمان ناپدید شدن آن نیز تعدادی داستان و افسانه راجع به سرنوشت آن مطرح شده است. یکی از این داستانها نقل میکند که این صندوقچه در واقع پس از دست به دست شدن به اتیوپی برده شده و امروزه نیز در آنجا نگهداری میشود. داستان دیگری نیز میگوید که این صندوقچه به فرمان الهی پنهان شده و تا زمان فرارسید یک منجی پدیدار نخواهد شد.
عیسی مسیح چه زمانی متولد شد؟
با اینکه بسیاری از مسیحیان امروزه تولد مسیح را در تاریخ 25 دسامبر جشن میگیرند، اما به احتمال خیلی زیاد تولد وی این روز نبوده است. تاریخ 25 دسامبر ممکن است به این دلیل انتخاب شده باشد که نزدیک به سَتِرنالیا، یک فستیوال رومی میباشد که در آن رومیها یکی از خداوندانشان (خداوند کشاورزی)، ساتورن را جشن میگرفتند. اولین تاریخ ثبت شده راجع به جشن گرفتن تاریخ تولد مسیح در تاریخ 25 دسامبر، به قرن چهارم پس از مسیح بازمیگردد که بیش از 300 سال پس از تولد وی میباشد.
اسناد باستانی نشان میدهند که مسیحیان اولیه احتمالاً نتوانستهاند سر تاریخ مشخصی برای تولد مسیح به توافق برسند و حتی امروزه هم بسیاری از مسیحیهای ارتدوکس نیز تولد مسیح را در تاریخ 6 یا 7ام ژانویه جشن میگیرند. در نهایت نیز احتمالاً تاریخ تولد عیسی مسیح هرگز مشخص نخواهد شد. در واقع حتی سال دقیق آن هم قطعی نیست، هرچند برخی از محققان به طور کلی موافق هستند که زمانی دور و بر 4 پ.م بوده است.
آیا باغهای معلق بابل واقعی بودهاند؟
نویسندههای باستان یک سری باغ شگفت انگیز را توصیف میکنند که در شهر کهن بابل که در عراق امروزی قرار دارد، ساخته شده بودهاند. هنوز مشخص نیست که ایا این باغها ساخته شده بودند یا خیر، اما برخی نویسندگان باستان آنقدر تحت تاثیر این باغعا قرار گرفته بودند که آنها را از عجایب دنیا نامیدند.
در حوالی سال 250 پیش از میلاد فیلو از امپراطوری بیازنس، نوشته است که این باغهای معلق حاوی گیاهانی بودهاند که در ارتفاعی بالاتر از سطح زمین کاشته شده بودند و ریشههای درختان به جای قرار داشتن در زمین، در تراسی در بالای آنها قرار داشتهاند. تا به اینجای کار، باستان شناسانی که بابل را حفاری کرده و در آن جستجو کردهاند، نتوانستهاند باقی ماندههای باقی را پیدا کنند که با مشخصات توصیف شده همخوانی داشته باشد. این موضوع باستان شناسان را با یک سوال باقی گذاشته است؛ آیا این باغعا اصلاً وجود داشتهاند. در سال 2013، استفانی دالی، یک محقق در دانشگاه آکسفورد، در کتابی بیان کرد که این باغها در واقع در شهر آشوری نینوا قرار داشتهاند.
طی دو دهه اخیر نیز هر دو شهر بابل و نینوا در نتیجه جنگ و چپاول، آسیبهای بسیاری را متحمل شده است و به نظر نامحتمل میآید که این راز هم هرگز حل شود.
آیا شهر آتلانتیس وجود دارد؟
افلاطون، فیلسوف یونانی در قرن چهارم پیش از میلاد، داستان سرزمینی به نام آتلانتیس را روایت میکند که در اقیانوس اطلس قرار گرفته است و بخش زیادی از اروپا و افریقا را در بر میگرفته است. در این داستان، آتنیهای پیشاتاریخ در طی نبردی آتلانتیسیها را شکست داده و آتلانتیس زیر آب و در موجها ناپدید میشود.
با اینکه هیچ محقق جدیای باور به واقعی بودن این داستان ندارد، اما برخی گمان میکنند که این افسانه توسط برخی
از رویدادهای واقعیای که در تاریخ یونان اتفاق افتاده است الهام گرفته شده. یکی از موارد ممکن این است که تمدن مینوآن که در جزیره کرت تا حدود سال 1400 پیش از میلاد مسیح شکوفا شده بود، احتمالاً الهامبخش تمدن آتلانتیس بوده باشد. با اینکه کرت در مدیترانه است و نه در اقیانوس اطلس، اما اسباب زندگی مینوآنها طی فوران آتشفشفان تِرا یونان آسیب بسیار شدیدی دیدند.
علاوه بر این نیز باستان شناسان کشف کردهاند که مینوآنیهای در نهایت بر گروهی از مردم به نام میسِنایینها که در یونان قرار داشتند، فائق آمدند (یا مجبور به پیوستن به آنها شدند). در هر دو صورت احتمالاً این بحث هم هرگز خاتمه نیابد.
عیسی مسیح واقعاً چه شکلی بود؟
قدیمیترین انجیلهای موجود به قرن دوم میلادی باز میگردند که تقریبا صد سال پس از اتمام زندگی عیسی مسیح است.
عدم وجود هرگونه متن قرن اولی راجع به عیسی مسیح، محققان انجیل را با تعدادی سوال باقی گذاشته. این انجیلهای کی نگاشته شده بودند؟ چه تعدادی از داستانهای آن واقعا اتفاق افتادند؟ عیسی مسیح در دنیای واقعی چه شکلی بود؟ بررسیهای باستان شناسی در شهر ناصره فلسطین جزئیات بیشتری راجع به محیطی که او در آن به دنیا آمده و رشد کرده بود برملا میکنند. کمی اخیرتر، دانشمندان یک خانه قرن اولی پیدا کردند که قرنها پس از زمان عیسی مسیح، مردم به عنوان خانهای که عیسی مسیح در آن بزرگ شده، به آن احترام گذاشته و تکریم میشد. اما اینکه آیا این خانه، واثعا خانه عیسی مسیح بوده یا خیر، هنوز نامشخص است.
با اینکه تحقیقات جدید بینش بیشتری فراهم خواهند آورد، اما محققان معتقدند احتمال اینکه هرگز بفهمیم عیسی مسیح چه شکل و شمایلی داشته، غیر ممکن است.
هرچند در سال 2018، محققی بر اساس اطلاعات باستان شناسی و متون کهن مصری و یهودیهای که جزئیات چهره عیسی را توصیف کرده بودند، تعدادی تصویر منتشر کرد. این محقق برخی از الهامات خود را از سکههای کهن و نقاشیهای مومیایی مصری گرفته بود و متوجه شده که به احتمال زیاد، رنگ چشمهای عیسی قهوهای بوده است، موهای مشکی داشته و پوست او نیز قهوهای زیتونی بوده. به احتمال زیاد عیسی مسیح قدی حدود 1.7 متر داشته که البته این عدد اندازه اسکلتی میانگین باقی مانده از مردان آن منطقه نیز بوده است.
جام مقدس کجا است؟
جام مقدس، جامی است که عیسی مسیح پیش از شام آخرش پیش از به صلابه کشیده شدنش از آن نوشیده بوده و هرگز پیدا نشده و به احتمال خیلی زیاد هرگز هم پیدا نخواهد شد. در واقع، در قرون وسطی و پس از برخی از داستانهای ماجراجویی شاه آرتور و همراهان شوالیهاش برای یافتن این جام بود که این جام دوباره بر سر زبانها افتاد و برخی شروع به جستجوی به دنبال آن کردند.
هیچ گونه تلاش تحقیقاتی جدیای برای پیدا کردن جام مقدس انجام نشده است و با آنکه در دنیای تخیل این جام بسیار محبوب است و در روایت فیلمهایی مانند ایندیانا جونز و آخرین تصلیب (محصول 1989) برای شفا دادن ایندیانا پس از شلیک شدن به او توسط نازیها استفاده شده و میشود.
1st December 24